26 فرهنگ

بوشاسب

/bušāsb/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

خواب؛ رؤیا؛ خواب خوش: ◻︎ نه در بیدار گفتم نه به بوشاسب / نگویم جز به پیش تخت گشتاسب (زراتشت‌بهرام: مجمع‌الفرس: بوشاسب).