26 فرهنگ

ترجمه مقاله

بوب

/bub/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

هرچیز گستردنی، مانندِ فرش؛ بساط: ◻︎ شاه دیگرروز باغ آراست خوب / تخت‌ها بنهاد و برگسترد بوب (رودکی: ۵۳۴).