26 فرهنگ

ترجمه مقاله

بهوش

/behuš/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

= ⟨ بهوش بودن
⟨ بهوش بودن: [مجاز] هوشیار بودن: ◻︎ بهوش بودم از اول که دل به کس نسپارم / شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم (سعدی۲: ۵۰۵).