بنلاد/bonlād/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. = بنیاد: ◻︎ لاد را بر بنای محکم نه / که نگهدار لاد بنلاد است (فرالاوی: شاعران بیدیوان: ۳۹). ٢. پشتیبان.