بشکریدن/beškaridan/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهشکار کردن؛ درهم شکستن جانداری: ◻︎ جهانا چه بدمهر و بدگوهری / که خود پرورانی و خود بشکری (فردوسی: ۱/۸۵).