26 فرهنگ

ترجمه مقاله

بزان

/bezān/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

وزان؛ وزنده؛ در حال وزیدن: ◻︎ نه ابر بهارم که چندان بگریم / نه باد بزانم که چندان بپویم (مسعودسعد: لغت‌نامه: بزان).