26 فرهنگ

ترجمه مقاله

بره بند

/bar[r]eband/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. کسی که گوسفند یا قوچ جنگی بر آخور ببندد و پروار کند.
۲. [مجاز] کسی که در کاری زبردستی و مهارت دارد؛ ماهر؛ زبردست: ◻︎ چو گرگت دراند گزند سخن / نباشی اگر بره‌بند سخن (ظهوری: لغت‌نامه: بره‌بند).