بدگفت/badgoft/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. بدگو؛ کسی که با سخنان بد دیگران را میرنجاند: ◻︎ از بد بدگفت نرنجد حکیم / بیخ چو سخت است ز صرصر چه بیم (امیرخسرو: لغتنامه: بدگفت).۲. (اسم مصدر) بدگویی.