26 فرهنگ

ترجمه مقاله

باف

/bāf/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. = بافتن
۲. بافنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): بوریاباف، شال‌باف، حریرباف، جوراب‌باف.
۳. بافته‌شده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دست‌باف.