26 فرهنگ

بازو

/bāzu/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

قسمت بالای دست انسان از شانه تا آرنج: ◻︎ به بازوان توانا و قوّت سر دست / خطاست پنجهٴ مسکین ناتوان بشکست (سعدی: ۶۶).
⟨ بازو افراختن: (مصدر لازم) ‹بازو افراشتن› [قدیمی] بلند کردن دست و بازو برای انجام دادن کاری یا گرفتن چیزی.
⟨ بازو افراشتن: (مصدر لازم) [قدیمی] = ⟨ بازو افراختن
⟨ بازو دادن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز] یاری دادن؛ یاری کردن؛ کمک کردن.
⟨ بازو گشادن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز] گشودن بازو؛ دست برآوردن برای یاری دادن و کمک کردن به کسی.