26 فرهنگ

بازنهادن

/bāzna(e)hādan/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. نهادن؛ گذاشتن.
۲. برجا گذاشتن.
۳. قرار دادن چیزی در جایی.