26 فرهنگ

بار

/bār/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

ساحل؛ کنار؛ جای انبوهی و بسیاریِ چیزی: جویبار، دریابار، رودبار، زنگبار، هندوبار.