26 فرهنگ

انگشت پیچ

/'angoštpič/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. هر‌چیز غلیظ و سفت نظیر عسل و شیره که دور انگشت پیچیده شود.
۲. نوعی شیرینی خشک به شکل ورقه‌های لوله شده که با خمیر شیرینی، خاک قند، هل، گلاب، و زاج سفید درست می‌کنند.
۳. [قدیمی] عهد؛ پیمان.
۴. [قدیمی] شرط.
۵. [قدیمی، مجاز] دست‌آویز.