انگشت
/'angošt/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. (زیستشناسی) هریک از اجزای متحرک پنجۀ دست و پای انسان که بر سر آنها ناخن روییده است.
۲. (ریاضی) واحد اندازهگیری طول به اندازۀ ۱۵ تا ۲۰ میلیمتر.
۳. [عامیانه، مجاز] مقدار کم از خوراک غلیظ و چسبنده که با انگشت برداشته شود.
〈 انگشت اشاره (شهادت، سبابه، زنهار): [مجاز] انگشت بین انگشت شست و انگشت میانه.
〈 انگشت حلقه (بنصر): انگشت چهارم هر دست که معمولاً انگشتری ازدواج را در آن میاندازند.
〈 انگشت خُرد (کِهین، خنضر): [قدیمی] انگشت کوچک دست.
〈 انگشت شست (ابهام، نر، مِهین): انگشت بزرگ دست.
〈 انگشت میانه: انگشت وسطی دست.
۲. (ریاضی) واحد اندازهگیری طول به اندازۀ ۱۵ تا ۲۰ میلیمتر.
۳. [عامیانه، مجاز] مقدار کم از خوراک غلیظ و چسبنده که با انگشت برداشته شود.
〈 انگشت اشاره (شهادت، سبابه، زنهار): [مجاز] انگشت بین انگشت شست و انگشت میانه.
〈 انگشت حلقه (بنصر): انگشت چهارم هر دست که معمولاً انگشتری ازدواج را در آن میاندازند.
〈 انگشت خُرد (کِهین، خنضر): [قدیمی] انگشت کوچک دست.
〈 انگشت شست (ابهام، نر، مِهین): انگشت بزرگ دست.
〈 انگشت میانه: انگشت وسطی دست.