انسلاخ
/'enselāx/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. بیرون آمدن چیزی از چیزی، مثل بیرون آمدن مار از پوست.
۲. پوست انداختن.
۳. از تن درآوردن جامه؛ لخت شدن.
۴. [مجاز] به آخر رسیدن ماه.
۵. [مجاز] بیرون آمدن روز از شب.
۲. پوست انداختن.
۳. از تن درآوردن جامه؛ لخت شدن.
۴. [مجاز] به آخر رسیدن ماه.
۵. [مجاز] بیرون آمدن روز از شب.