26 فرهنگ

انجیده

/'anjide/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. ریزریزشده.
۲. زخم‌خورده؛ آزرده؛ زخمی: ◻︎ زمین خسته از خون انجیدگان / هوا بسته از آهِ رنجیدگان (نظامی۵: ۷۹۷).