انجیده
/'anjide/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. ریزریزشده.
۲. زخمخورده؛ آزرده؛ زخمی: ◻︎ زمین خسته از خون انجیدگان / هوا بسته از آهِ رنجیدگان (نظامی۵: ۷۹۷).
۲. زخمخورده؛ آزرده؛ زخمی: ◻︎ زمین خسته از خون انجیدگان / هوا بسته از آهِ رنجیدگان (نظامی۵: ۷۹۷).