انباغ/'ambāq/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. همباز؛ شریک.۲. = هوو: ◻︎ زاین قبه که خواهران انباغی / هستند در او چهار همزانو (ناصرخسرو: ۱۶۳).