26 فرهنگ

الفختن

/'alfaxtan/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

= الفنجیدن: ◻︎ آن‌که مرادش درم الفختن است / پیشهٴ او سوختن و سختن است (امیرخسرو۱: ۱۰۰)، ◻︎ رو بخور و هم بده ورنه شوی پشیمان / هرکه نخورد و نداد هیچ نیلفخت (رودکی: لغت فرس۱: الفخت حاشیه).