26 فرهنگ

اسکان

/'eskān/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. ساکن کردن؛ سکونت دادن.
۲. (ادبی) ساکن و بی‌حرکت خواندن حرفی؛ ساکن کردن.