استبرق
/'estabraq/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. (زیستشناسی) گیاهی شیرهدار با برگهای پَهن و گلهای صورتی و سفید خوشهای و معطر.
۲. [قدیمی] پارچهای که با ابریشم و زر بافته میشد؛ دیبا: ◻︎ صحرا گویی که خورنق شده است / بستان همرنگ ستبرق شده است (منوچهری: ۱۶۲).
۲. [قدیمی] پارچهای که با ابریشم و زر بافته میشد؛ دیبا: ◻︎ صحرا گویی که خورنق شده است / بستان همرنگ ستبرق شده است (منوچهری: ۱۶۲).