26 فرهنگ

آهن داغ

/'āhandāq/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

اثر سوختگی بر نقطه‌ای از پوست بدن کسی یا حیوانی با آهن گداخته برای علامت گذاشتن یا درمان درد.