آندون
/'āndun/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. [مقابلِ ایدون] آنجا.
۲. آن سوی: ◻︎ خواسته چونان دهد که گویی بستد / روی گه ایدون کند ز شرم گه آندون (فرخی: ۲۸۹).
۳. [مقابلِ ایدون] آنگاه؛ آن زمان.
۲. آن سوی: ◻︎ خواسته چونان دهد که گویی بستد / روی گه ایدون کند ز شرم گه آندون (فرخی: ۲۸۹).
۳. [مقابلِ ایدون] آنگاه؛ آن زمان.