26 فرهنگ

آمادن

/'āmādan/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. آماده‌ ساختن؛ آماده کردن؛ مهیا کردن؛ فراهم کردن؛ ساختن؛ بسیجیدن.
۲. آراستن.
۳. (مصدر لازم) آماده شدن؛ مهیا‌ شدن.