26 فرهنگ

آغالیدن

/'āqālidan/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

به جنگ و ستیز وادار کردن؛ تندوتیز کردن بر جنگ و ستیز؛ برانگیختن؛ برشورانیدن: ◻︎ بر آغالیدنش استیز کردند / به کینه چون پلنگش تیز کردند (ابوشکور: شاعران بی‌دیوان: ۸۵).