26 فرهنگ

آشناور

/'āš[e]nāvar/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

شناور؛ شناگر؛ آب‌باز: ◻︎ به ریگ اندر همی‌شد مرد تازان / چو در غرقاب مرد آشناور (لبیبی: شاعران بی‌دیوان: ۴۸۳).