آذرنگی/'āzarangi/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهبه رنگ آتش؛ سرخرنگ: ◻︎ سیه را سرخ چون کرد آذرنگی / چو بالای سیاهی نیست رنگی؟ (نظامی۱۴: ۱۳۵).