26 فرهنگ

آباد کرد

/'ābādkard/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

آبادکرده؛ ساخته؛ بناشده: ◻︎ این نهال نشانده را مشکن / مکن آبادکرد خویش خراب (مسعودسعد: ۵۹).