26 فرهنگ

گوش به زنگ

/gušbezang/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

متوجه و منتظر امری یا خبری که شاید برسد.
⟨ گوش به ‌زنگ بودن: [عامیانه، مجاز] متوجه و مراقب و منتظر بودن.