26 فرهنگ

گریوه

/garive/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

تل؛ پشته؛ تپه؛ گردونۀ کوه: ◻︎ خری بر گریوه ز سرما بمرد / که از کاهلی جامه با خود نبرد (نظامی۵: ۸۱۸).