26 فرهنگ

گاه

/gāh/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

ظرفی که در آن سیم‌وزر ذوب می‌کردند؛ بوتۀ زرگری: ◻︎ شهان به‌خدمت او از عوار پاک ‌شوند/ بدان مثال که سیم نبهره اندر گاه (فرخی: ۳۴۳).