کیمیاگر/kim[i]yāgar/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهکسی که به علم کیمیا اشتغال داشته باشد: ◻︎ کیمیاگر به غصه مرده و رنج / ابله اندر خرابه یافته گنج (سعدی: ۸۴).