کیفر
/keyfar/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. سزا؛ جزا؛ مکافات.
۲. [قدیمی] سنگی که بر سر دیوار برج یا قلعه میگذاشتند که وقتی دشمن نزدیک شود بر سرش بزنند.
〈 کیفر بردن: (مصدر لازم) [قدیمی] به سزای عمل خود رسیدن.
〈 کیفر دادن: (مصدر متعدی) سزای عمل کسی را دادن.
۲. [قدیمی] سنگی که بر سر دیوار برج یا قلعه میگذاشتند که وقتی دشمن نزدیک شود بر سرش بزنند.
〈 کیفر بردن: (مصدر لازم) [قدیمی] به سزای عمل خود رسیدن.
〈 کیفر دادن: (مصدر متعدی) سزای عمل کسی را دادن.