26 فرهنگ

چم چم

/čomčom/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. نوعی کفش که رویۀ آن را با نخ می‌بافند و ته آن را از لته و کهنه درست می‌کنند؛ گیوه.
۲. سم حیوانات چهارپا؛ سم: ◻︎ تا تو چمچم کنی شکسته بُوَد / بر سرت سنگ همچو «چم‌چم» خر (سوزنی: رشیدی: چم‌چم).