26 فرهنگ

ترجمه مقاله

پوچ

/puč/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. میان‌تهی؛ بی‌مغز: ◻︎ حدیث پوچ‌گویان بی‌تٲمل بر زبان آید / کف بی‌مغز هرگز در دل دریا نمی‌ماند (صائب: ۹۳۱).
۲. ویژگی میوه یا دانه‌ای که میانش خالی باشد و مغز نداشته باشد؛ کاواک؛ کاوک.