26 فرهنگ

وابسته

/vābaste/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. ویژگی آنچه مربوط و متعلق به چیز دیگر است؛ مرتبط.
۲. (اسم) خویش؛ نزدیک؛ فامیل.
۳. نیازمند؛ بسته: زندگی او وابسته به آن قرص بود.