وابسته
/vābaste/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. ویژگی آنچه مربوط و متعلق به چیز دیگر است؛ مرتبط.
۲. (اسم) خویش؛ نزدیک؛ فامیل.
۳. نیازمند؛ بسته: زندگی او وابسته به آن قرص بود.
۲. (اسم) خویش؛ نزدیک؛ فامیل.
۳. نیازمند؛ بسته: زندگی او وابسته به آن قرص بود.