26 فرهنگ

ترجمه مقاله

نشست

/nešast/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. = نشستن
۲. جلوس.
۳. جلسه.
۴. فرورفتگی زمین در اثر زلزله یا حوادث طبیعی دیگر.
⟨ نشست‌وبرخاست:
۱. نشستن و برخاستن به‌صورت متوالی.
۲. [مجاز] آداب مجالست و معاشرت.