منظوم/manzum/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. [مقابلِ منثور] (ادبی) سخن موزون؛ شعر.۲. [قدیمی] بهرشتهکشیدهشده؛ بهرشتهدرآمده.