26 فرهنگ

غلظت

/qe(a)lzat/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. غلیظ شدن‌.
۲. (شیمی) مقدار جزئی از اجزای سازندۀ یک جسم جامد حل‌شده در محلول و یا سهم گاز در یک مخلوط گازی.
۳. [قدیمی] درشت شدن‌؛ ستبر شدن‌؛ درشتی؛ ستبری.
۴. [قدیمی] درشت‌خویی‌.
۵. [قدیمی] کینه و دشمنی.