26 فرهنگ

صفرابر

/safrābor/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

آنچه صفرا را کم می‌کند؛ بُرندۀ صفرا: ◻︎ زر چو نهی روغن صفرا گر است / چون بخوری میوۀ صفرابر است (نظامی۱: ۷۳).