26 فرهنگ

شهروا

/šahravā/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. سکه‌ای که فقط در قلمرو فرمان‌روای محلی ضرب‌کنندۀ آن رواج داشت: ◻︎ بزرگ‌زادۀ نادان به شهروا ماند / که در دیار غریبش به هیچ نستانند (سعدی: ۱۲۱).
۲. سکه‌ای که ارزش حقیقی آن کمتر از ارزش اسمی آن باشد.