26 فرهنگ

زاب

/zāb/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. زهاب؛ زه‌آب: ◻︎ پشیمان نشد هر که نیکی گزید / که بدزاب دانش نیارد مزید (فردوسی: ۶/۵۵۸).
۲. چشمه.
۳. آبراهه.
۴. صفت؛ خاصیت.