26 فرهنگ

ترجمه مقاله

ریخت

/rixt/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

شکل؛ هیکل؛ قیافه.
⟨ ریخت‌وپاش: [عامیانه، مجاز]
۱. ایجاد بی‌نظمی در جایی.
۲. زیاده‌روی در خرج کردن؛ اسراف؛ تبذیر.