خرابات
/xarābāt/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. جایی مانند میخانه که دارای وسایل عیشوعشرت و محل بادهپیمایی و عشقورزی با کنیزکان بوده و رندان در آنجا به عیشونوش سرگرم میشدند.
۲. ویرانهها.
۳. (تصوف) مقام و مرتبۀ خرابی و نابودی عادات نفسانی، خوی حیوانی، و محل کسب اخلاق ملکوتی که عارفان و سالکان از قید عادات و حالات نفسانی رهایی یافته و از بادۀ وحدت سرمست شوند: ◻︎ قدم منه به خرابات جز به شرط ادب / که ساکنان درش محرمان پادشهاند (حافظ: ۴۰۸)، ◻︎ شرح اسرار خرابات نداند همهکس / هم مگر پیر مغان حل کند این مسئلهها (جامی: ۹)، ◻︎ اسرار خرابات بهجز مست نداند / هشیار چه داند که در این کوی چه راز است؟ (عراقی: ۱۵۴).
۲. ویرانهها.
۳. (تصوف) مقام و مرتبۀ خرابی و نابودی عادات نفسانی، خوی حیوانی، و محل کسب اخلاق ملکوتی که عارفان و سالکان از قید عادات و حالات نفسانی رهایی یافته و از بادۀ وحدت سرمست شوند: ◻︎ قدم منه به خرابات جز به شرط ادب / که ساکنان درش محرمان پادشهاند (حافظ: ۴۰۸)، ◻︎ شرح اسرار خرابات نداند همهکس / هم مگر پیر مغان حل کند این مسئلهها (جامی: ۹)، ◻︎ اسرار خرابات بهجز مست نداند / هشیار چه داند که در این کوی چه راز است؟ (عراقی: ۱۵۴).