خاور
/xāvar/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. جای برآمدن آفتاب؛ مشرق: ◻︎ خداوندی که نام اوست چون خورشید گسترده / ز مشرقها به مغربها، ز «خاورها» به خاورها (منوچهری: ۳).
۲. [قدیمی] مغرب: ◻︎ مهر دیدم بامدادن چون بتافت / از خراسان سوی خاور میشتافت (رودکی: ۵۳۲).
〈 خاور دور: (جغرافیا) کشورهای شرقی آسیا.
〈 خاورمیانه: (جغرافیا) کشورهای جنوب غربی آسیا.
〈 خاور نزدیک: (جغرافیا) کشورهای شمال شرقی قارۀ افریقا تا شبهجزیرۀ عربستان.
۲. [قدیمی] مغرب: ◻︎ مهر دیدم بامدادن چون بتافت / از خراسان سوی خاور میشتافت (رودکی: ۵۳۲).
〈 خاور دور: (جغرافیا) کشورهای شرقی آسیا.
〈 خاورمیانه: (جغرافیا) کشورهای جنوب غربی آسیا.
〈 خاور نزدیک: (جغرافیا) کشورهای شمال شرقی قارۀ افریقا تا شبهجزیرۀ عربستان.