جبهه
/jebhe/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. (نظامی) میدان جنگ.
٢. (سیاسی) گروهی متشکل از حزبها و سازمانهای مختلف که برای رسیدن به اهداف معیّن با یکدیگر متحد میشوند.
٣. (هواشناسی) محل برخود دو توده هوای گرم و سرد.
٤. گروه؛ جماعت: جبههٴ مخالف.
٥. بَر؛ جنب؛ پهلو.
۶. [جمع: جباه] [قدیمی] قسمت بالای ابروها تا زیر موهای پیش سر؛ پیشانی.
۷. (نجوم) [قدیمی] دهمین منزل قمر.
٢. (سیاسی) گروهی متشکل از حزبها و سازمانهای مختلف که برای رسیدن به اهداف معیّن با یکدیگر متحد میشوند.
٣. (هواشناسی) محل برخود دو توده هوای گرم و سرد.
٤. گروه؛ جماعت: جبههٴ مخالف.
٥. بَر؛ جنب؛ پهلو.
۶. [جمع: جباه] [قدیمی] قسمت بالای ابروها تا زیر موهای پیش سر؛ پیشانی.
۷. (نجوم) [قدیمی] دهمین منزل قمر.