26 فرهنگ

تف

/taf/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. گرمی؛ حرارت: ◻︎ در تف این بادیهٴ دیولاخ / خانهٴ دل تنگ و غم دل فراخ (نظامی۱: ۶۷).
۲. بخار.
۳. [قدیمی] روشنی؛ پرتو.