26 فرهنگ

ترکیب

/tarkib/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. برنشاندن چیزی بر چیزی؛ سوار کردن.
۲. به‌هم پیوستن.
۳. آمیخته‌ کردن؛ مخلوط ساختن؛ آمیختن چیزی با چیز دیگر؛ مرکب‌ کردن.