تا
/tā/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
خمیدگی چیزی، مانند کاغذ و پارچه؛ چین؛ لا.
〈 تا شدن: (مصدر لازم) [عامیانه] دولا شدن؛ خم شدن؛ خمیده شدن.
〈 تا کردن: (مصدر متعدی) ‹تا دادن› [عامیانه]
۱. دولا کردن.
۲. خمیده کردن.
۳. عمل کردن؛ رفتار کردن.
〈 بد تا کردن: [عامیانه] بد رفتار کردن با کسی.
〈 خوب تا کردن: [عامیانه] خوب رفتار کردن با کسی.
〈 تا شدن: (مصدر لازم) [عامیانه] دولا شدن؛ خم شدن؛ خمیده شدن.
〈 تا کردن: (مصدر متعدی) ‹تا دادن› [عامیانه]
۱. دولا کردن.
۲. خمیده کردن.
۳. عمل کردن؛ رفتار کردن.
〈 بد تا کردن: [عامیانه] بد رفتار کردن با کسی.
〈 خوب تا کردن: [عامیانه] خوب رفتار کردن با کسی.