بژهان
/bežhān/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. آرزو.
۲. غبطه؛ آرزوی چیزهای خوبی که دیگران دارند بدون آرزو داشتن زوال آن برای دیگران: ◻︎ بر پیچش زلف توست شب را غیرت / بر تابش روی توست مهر را بژهان (بهرامی: شاعران بیدیوان: ۴۱۰).
۲. غبطه؛ آرزوی چیزهای خوبی که دیگران دارند بدون آرزو داشتن زوال آن برای دیگران: ◻︎ بر پیچش زلف توست شب را غیرت / بر تابش روی توست مهر را بژهان (بهرامی: شاعران بیدیوان: ۴۱۰).