استخاره
/'estexāre/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. تفٲل با قرآن، تسبیح، و مانندِ آن برای اقدام به کاری که در آن تردید داشته باشند: ◻︎ هر گه که دل به عشق دهی خوشدمی بُوَد / در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست (حافظ: ۱۶۲).
۲. طلب خیر و نیکویی کردن.
〈 استخارۀ ذاتالرقاع: نوعی استخاره که بر تکهای از کاغذ، «افعل» و بر تکۀ دیگر، «لاتفعل» مینویسند و آنها را زیر سجاده میگذارند. پس از خواندن نماز چشمها را بر هم میگذارند و یکی از آن دو را برمیدارند و هرچه از امر یا نهی بهدست آید به آن عمل میکنند.
۲. طلب خیر و نیکویی کردن.
〈 استخارۀ ذاتالرقاع: نوعی استخاره که بر تکهای از کاغذ، «افعل» و بر تکۀ دیگر، «لاتفعل» مینویسند و آنها را زیر سجاده میگذارند. پس از خواندن نماز چشمها را بر هم میگذارند و یکی از آن دو را برمیدارند و هرچه از امر یا نهی بهدست آید به آن عمل میکنند.